ماهور

وبلاگ شخصی حسین مثقالی

ماهور

وبلاگ شخصی حسین مثقالی

چشمهایت

بار دیگر چون مرا دیدی مرنجان چشمهایت را ببند 

چون مرا آرام دیدی یا پریشان چشمهایت را ببند 

 

قلعه و باروی دل را سالها می ساختم من ٬ سالها 

با نگاهی رخنه کردی در دل و جان چشمهایت را ببند 

 

جام چشمانت مرا بی می خرابم کرد و مست و بیقرار 

مست بودن جرم باشد ملک ایران چشمهایت را ببند 

 

طاقت بلبل کجا و نازهای بی شمار گل کجا  

هر کجا دیدی کسی مست و غزلخوان چشمهایت را ببند  

 

چشمهایت جانم آتش زد مرا ٬ سوزاند ٬ خاکستر شدم 

چون گذر کردی بر این خاکستر آسان چشمهایت را ببند 

 

چون شنیدی بلبلی می خواند آواز حزینی در چمن 

یا نیا ٬ یا آمدی سرو خرامان چشمهایت را ببند 

 

التماست می کنم می بوسم آن دستان گرم و ناز را 

گر مرا دیدی تو ای خورشید تابان چشمهایت را ببند 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد