درباره من
بیست اردیبهشت 1346 در خانواده ای متوسط در اصفهان متولد شدم.
از همان سالهای کودکی و نوجوانی به ادبیات و هنر علاقه پیدا کردم و در دبیرستان جذب گروه های تئاتر شدم. در جوانی شعر هم می گفتم و این کار با رفتن به دانشگاه شیراز و مجاورت با تربت حافظ و سعدی عزیز در من شدت گرفت.
برای اینکه دغدغه نان پیدا نکنم در دانشگاه به دنبال رشته مهندسی رفتم و لیسانسم را در رشته راه و ساختمان در سال 1369 از دانشگاه شیراز گرفتم. فوق لیسانسم را هم در رشته مکانیک خاک و مهندسی پی در سال 1373 از دانشگاه تهران.
از سال 1375 به مدت دو سال در دوره چهارم و آخر فیلمنامه نویسی حرفه ای در باغ فردوس شرکت کردم و هم زمان و بعد از آن در کارگاه فیلمنامه نویسی مدرسه کارگاهی حوزه هنری در آن سالها حضور داشتم.
کم کم پایم به عرصه حرفه ای فیلمنامه نویسی در سینما و تلویزیون باز شد و چندین فیلمنامه برای سینما و تلویزیون به صورت مستقل و مشترک نوشتم که بیشتر آنها ساخته شد و به نمایش در آمد.
علاوه بر اینها به نگارش داستان کوتاه هم علاقه دارم که اگر فرصتی دست دهد روی وبلاگم می گذارم.
ادامه...
آمار : 51099 بازدید
Powered by Blogsky
خط چشمان تو
صورت ماه تو آیینه کیست؟
قلب پاک تو قرنطینه کیست؟
هیچ دانی ، دل سودا زده ای
که تپد بهر تو در سینه کیست؟
مُهر عشق تو به پیشانی من
دست مِهر تو پر از پینه کیست؟
خود بگو ، گوهر زیبایی تو
بی ثمر در ته گنجینه کیست؟
این همه رستم دستان چه کنند؟
دختر بخت تو تهمینه کیست؟
کهکشان گم شده در غمزه تو
خط چشمان تو نقشینه کیست؟
عشقِِ ما راز جوان ماندن ماست
غیر از این پیشه به پیشینه کیست؟
آتش عشق تو ، خورشید بسوخت
مِهر تو در اثر کینه کیست؟
شعرا ماله کیه؟
خودتون؟
سلام
این غزل های تَر که می خوانی
کار من نیست نیست٬ حاصل توست
ننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن
راستش اول از سئوالتون تعجب کردم. بعد یه کم خنده ام گرفت. اما بعد یهو به خودم لرزیدم. سئوالتون خیلی معنی داشت. راستش وقتی آدم بعد از ۲۰ سال از آخرین باری که شعر گفته ٬ دوباره شروع می کنه به شعر گفتن ٬ شاید بشه گفت معجزه ای شده!
آره این شعرها مال منه ٬ یعنی من سرودم شون!
نه این شعرها مال من نیست ٬ یعنی مال اونیه که این شعرا رو درباره اش گفتم!
و شایدم مال همه کساییه که می خونن و ازش خوش شون می آد!
مرسی که بهم سر زدی و تکونم دادی ........
خوش وزیریست محبت لیکن
نیست معلوم به کابینه ی کیست؟
به سراغ من اگر می آیی برای من این مهربان کامنت هم بگذار. نه از آن کامنت ها که فقط دعوت است به دیدار خویشتن. بلکه از آن ها که نشانی از تماشا نیز دارند.
من اگر بیایم و ببینم که اثر تازه ای از شما منتشر شده حتماْ می خوانم و در حد بضاعت هم کامنت می گذارم.
کاش اسم یا لااقل نشان خود را گذاشته بودی که بدانم این خبط را در مورد کدامیک از عزیزان مرتکب شده ام.
البته یادت نرود که خودت هم کامنت نگذاشته ای برای شعر من!
موفق باشی
سلام دوست گرامی
بسیار زیبا و دلنشین بود از حضور پر مهر شما در شعرهای عاشقانه بسیار ممنونم
به امید دیدار مجدد
خود بگو ، گوهر زیبایی تو
بی ثمر در ته گنجینه کیست؟
سلام
من به این همه احساس شما تبریک می گم واقعا راحت و زیبا بیان می کنید و همین با عث می شه شعر هاتون خیلی دلنشین باشه
تازه دیدم
خیلی قشنگ بود
فقط مصرع آخر کینه کلمه خوبی نبود
نمیدونم چرا آوردی
خودتی محمد جان؟
ممنون که بهم سر زدی
راستش اصولاْ واسم سخته اگه بخوام توضیح بدم هر کلمه ای رو در شعرم چرا آوردم. کلمه کینه هم از این قاعده مستثنا نیست
به هر حال منو ببخش. سعی می کنم روز به روز شعرای بهتری بگم. شعرایی که خالی از کینه باشه!!!!
عیدتون مبارک
سلام
به روزم با شعرهایی برای الهام
یک غزل
و یک مثنوی
منتظرم
با احترام:
اکرم حیدری
سلام دوست گرامی
زیبا و دلنشین بود امیدوارم همیشه موفق باشید
منتظر حضور عاشقانه شما دوست گرامی هستم
سلام.با شعری از خودم منتظر نقد و نظر شما هستم.
با احترام
مداد کوچکت را بردار
قبل از اینکه تمام شود
چیزی بنویس
حرفی اگر نیست
نقطه ای !
اثری بگذار
گامهای لرزاتم
برای ادامه
به نشانه ای محتاج است
آقای مثقالی عزیز
سلام
پس از مدت ها دوباره آپم. منتظر نظرات خوب شما...
دلگیرم ازتون
چرا لینکم نکردین
هرجور صلاح میدونین
تو که رفتی نفهمیدی دلم غم داشت . فهمیدی ؟
به روزم
و منتظر
سلام
شعر بسیار زیبایی بود
من که لذت بردم
تبادل لینک؟
با سلام
چرا که نه؟
غزلی زیبا خواندم
موفق بمانید
----------------------------------------------------------
"ساختار سپید تنهایی"
نقدی بر مجموعه‌شعر «از قصه تا هنوز» سروده‌ی پروین عابدی
سرکار خانم شیوا فرازمند
سلام
با احترام فراوان / دعوت به خوانش سومین نقد ...[گل]
سلام
با شعر "دروغکی" و "گاهی دلم برای تو تنگ می شود" به روزم
و منتظر!